تعامل

انتخاب کن که روبرویم بنشینی

انتخاب کن که زانوهایت را بالا بکشی شانه هایت را عقب بدهی دستهایت را ستون کنی

انتخاب کن که بنشینم روبروی تو

زانوهایم را بالا بکشم شانه هایم را خم کنم رو به جلو

انتخاب کن که لبهایت جمع شوند بی اختیار

انتخاب کن که وا شوند در وضعیتی شبیه به بازدم

انتخاب کن که در همان لحظه یک لکه ی رونده ی خون از لای لبهایت ول شود لای موهایت

انتخاب کن که دستم را بمالم روی لکه ی رونده ی خون

انتخاب کن که بالشت انگشتهایم را بمالانم از انتها رو به ابتدای دهانت

انتخاب کن که انگشت خونی ام را بمالم به دیواره ی ران هایت

انتخاب کن که خون بند نیاید

انتخاب کن که دست من انگشتهایش را لای خون و دهان ناگهان ورم کرده بچرخاند

انتخاب کن که ناگهان دلت سیگار بخواهد

سیگارت را من برایت روشن کنم بی آن که دستم را بمالم به دیواره ی رانهایت

انتخاب کن که سیگار را لای انگشتهایت بگذارم

انتخاب کن که خم شوی تا برسد کمرت به زمین طاقباز بخوابی روی زمین

 انتخاب کن که فرق سرم را لای موهایت بچرخانم بی آنکه صورتم را بمالم به خونی که کم کم دیگر نمی آید

انتخاب کن که پاهایت را حلقه کنی دور زانوهایم  انتخاب کن که ول کنی کف پایت را بکشی روی توده ی شکم ام

انتخاب کن این همین تنها تکانی باشد که به خود می دهی در سکوت طاقباز خیره به سقف انتخاب کن که خودت را ول کنی از خودت بسپاری به خوابالودگی کشدار من

انتخاب کن که ناگهان لحظه ای از زمان گذشته باشد

ما طاقباز خوابیده باشیم

سقف را چسبیده باشیم

دستهامان را به زانوهای هم بند کرده باشیم ول کرده باشیم به زمین مالیده باشیم

دهانهای خونی مان در روندی خوابالود طبق بزنند

 انتخاب کن که دستم بازوی ول شده ام را از روی زمین بلند کند شانه هایم را بکشد بالا کمرم را خم کند به جلو سرم را فرو کند توی توده شکم ات

انتخاب کن که خوابم نبرد

انتخاب کن که بلند شوم بفهمی نفهمی

یک لحظه از زمان ناگهان گذشته باشد

سرم را روی پستان خالی خشکیده ی مکیده ات بچسبانم

انتخاب کن که دستهایت را دور آن یکی پستان خالی خشکیده ات بچسبانی

سرم را بالا بیاوری لبهایم را لای لبهایت بگیری

انتخاب کن که بلند شوم از جا

برای هردومان دو تمپان تازه بیارم

انتخاب کن که بگویی به من که بگویم به تو که حالا بهتر است بخوابیم

بیان دیدگاه